آرامش یا استرس، انتخاب با ماست
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۳۷۳۰۱
دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان
درک درستی از آرامش نداریم، زیرا قدر آرامش را نمیدانیم. با وجود آنکه بارها لذت آرامش را تجربه کرده ایم، چالش ایجاد میکنیم و به یکدیگر حتی خودمان استرس میدهیم. اگر برای ساعت ۴ وقت ملاقات داریم، بدون در نظر گرفتن مشکلاتی همچون ترافیک، پنچری ماشین و... وقت کشی میکنیم غافل از آنکه در تمام این مدت بارها ساعت را نگاه میکنیم و نگران از دست رفتن وقت هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رانندگان بی اخلاق
در راه بندان متوقف شده ایم و خودروها پشت سر هم ایستاده اند. یک راننده بی اخلاقی میکند و یک باره با حرکتی غیر منتظره وارد مسیر ما میشود، اعتراض میکنیم و فرد متخلف به جای عذرخواهی، توهین و بی احترامی میکند، حق با کیست؟ با این فرد باید چگونه برخورد کنیم؟ این فرد را نادیده بگیریم یا اعتراض کنیم؟ نتیجه چه خواهد شد؟ خودخوری میکنیم، نه به خاطر اینکه فردی بی اخلاق و زیاده خواه اعصابمان را به هم ریخته، به خاطر اینکه نسل این افراد کی از روی زمین برداشته میشود و تا کی باید این همه بی فرهنگی را تحمل کنیم؟
نبود درک شرایط
برای اطلاع از وضعیت کشورمان به اخبار گوش میدهیم. سکه در یک روز ۵ میلیون تومان گران شده، دلار از ۲۵ هزار تومان به ۵۰ هزار تومان رسیده، پراید ۲۰ میلیون تومانی به ۴۰۰ میلیون تومان رسیده، گوشت کیلویی ۵۰۰ هزار تومان فروخته میشود و تو هنوز همان حقوق ثابتی را میگیری که دولت برای تو تعیین کرده است. در دلت غوغاست. از خودت میپرسی مگر آقایان زندگی من را درک نمیکنند؟ یک لحظه افزایش قیمتها را با حقوق ثابت خودت مقایسه میکنی و هنگامی که متوجه میشوی این حقوق ۱۵ روز هزینه هایت را نیز تامین نمیکند، بابت شرمندگی مقابل خانواده ات سرخ میشوی و ترسیم آن لحظه باعث ایجاد استرس میشود. اما کاری از دستت بر نمیآید.
بیشتر بخوانید:
خطرپذیریهای تاثیرپذیر
دردهای بی پایان روزگار
در جمع اعضای خانواده ات نشستهای و از درد روزگار سخن میگویی. آمارها ناامید کننده است. افزایش سرقت، جنایت، زورگیری، کیف قاپی، هتک حرمت، پسری که با قمه جلوی دختری را گرفته تا به زور با خودش ببرد. فریادت از این همه ناامنی بلند میشود که متوجه میشوی مدتی است کسی با تو تماس نگرفته، دنبال گوشی ات میگردی، اما خبری نیست و تازه متوجه میشوی گوشی ات را زده اند. دنیا بر سرت آوار میشود، زیرا برای خرید یک گوشی معمولی باید وام بگیری. همه اینها استرس است. تا چند لحظه قبل در مورد گوشی قاپی سخن میگفتی و متوجه شدی گوشی ات را زده اند و نگران میشوی که مبادا زورگیری و هتک حرمت هم سراغت بیاید؟
بحران زیرمیزی
بدنبال دلیل بحرانهای زندگی ات میگردی و تازه متوجه میشوی که بحران زندگی افراد در جامعه رقم میخورد. به یاد میآوری که برای انجام یک کار معمولی به اداره مراجعه کردهای و به صراحت کارشکنی میکنند و هنگامی که گلایه میکنی، سخن از زیرمیزی به میان میآید. از خودت میپرسی که چرا برای انجام یک کار قانونی باید رشوه بدهی، پاسخی نیست و بازهم آزرده خاطر میشوی.
پروندههایی که باز میشوند
در محیط کار نشستهای که از سازمان امور مالیاتی تماس میگیرند و خواستار پرداخت مالیاتی میشوند که ۱۰ سال از تاریخ آن گذشته و هیچ موضوعیتی ندارد. توضیح میدهی که در آن زمان مفاصا حساب گرفته ای، قبول نمیکنند! اعلام میکنی که در آن زمان شریک داشتهای و مستندات را ارایه میدهی، اما باز هم قبول نمیکنند! حیران از این شدهای که مگر میشود، قانونی وضع کرد که پرونده ۱۰ سال قبل باز شود و به زور از آدم مالیات بگیرند و بدتر آنکه سراغ کسی بیایند که به او دسترسی دارند؟
خسته از سیاهی
از این همه مشکل و سیاهی خسته شده ای. یک باره تصمیم میگیری فضا را عوض کنی و به یاد خوبیها بیفتی. به یاد میآوری که چندی قبل گوشی ات را در ادارهای جا گذاشته بودی و هنگامی که با گوشی ات تماس گرفتی، کارمند اداره قول داد منتظرت بماند تا بروی و گوشی ات را تحویل بگیری. هنگامی که به آن اداره میروی، تازه متوجه میشوی که آن کارمند فقط برای آنکه گوشی ات را بدهد، ساعتی منتظر مانده و بابت این کار قرار نیست اضافه کار بگیرد. بخاطر میآوری که هنگام ناهار به ادارهای مراجعه کردی و کارمند اداره اعلام کرده با وجود فرا رسیدن وقت ناهار و استراحت، حاضر است بخشی از زمان استراحتش را نادیده بگیرد تا کار تو را انجام دهد. چندین مورد دیگر هم از ذهنت عبور میکند و مقداری آرام میگیری. احساس میکنی احترام به حقوق شهروندی هنوز هم وجود دارد، اما بازهم حسرت میخوری که چرا انگشت شمار شده است.
قاضی کردن کلاه
این سوال ذهنت را آزار میدهد که چرا به جای شاد بودن و دادن حال خوش، به یکدیگر استرس میدهیم. چرا قدر لحظات با هم بودن را درک نمیکنیم و به جای چالش و مشکل، از آسایش و آرامش سخن نمیگوییم؟ یاد لحظاتی میافتیم که وارد خانه میشویم، اما تمامی سختیها را به کانون خانواده منتقل کرده ایم؟ مگر قرار نیست سختیها را پشت در بگذاریم؟ مگر مفهوم خانواده این نیست که همچون امواج سرگردان در طوفان، به ساحل شنی و نرم ساحل رسیده ایم؟ چرا نمیتوانیم طوفانها و ناآرامیهای روز را فراموش کنیم؟
انتخاب با ماست
اگرچه تحمل این همه ناملایمات سخت است و رفتارهای غلط، توهین آمیز و حتی وحشیانه در طول روز آزارمان میدهد، اما این انتخاب با ماست که کدامیک را برگزینیم. آیا این همه بی اخلاقی را به کانون گرم خانواده بیاوریم و استرس را منتقل کنیم، یا بدیها را پشت جا بگذاریم؟
دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: استرس آرامش بی اخلاق همسر جامعه گوشی ات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۳۷۳۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
من استرس رفتن علی دایی را داشتم | زوج من و مهدوی کیا نادیده گرفته شد
به گزارش همشهری آنلاین خسرو حیدری خاطرات جالبی از دوران حضور در تیم ملی مطرح کرد، گلایهای که سالهای طولانی از علی دایی داشته تا قهر یک ماهه با کارلوس کیروش و داستان تلخی که اجازه خداحافظی با پیراهن تیم ملی به او داده نشد.
خسرو حیدری با حسرت درباره نیمکت نشین شدن در بازی معروف شکست دو بر یک مقابل عربستان صحبت کرد و گفت: زمان آقای دایی به تیم ملی دعوت شدم، در آن زمان مجید غلامنژاد بود و من هم اضافه شدم، در بازی دوستانه ای که با کویت برگزار کردیم نیمه دوم به جای حسین کعبی وارد زمین شدم و مهدویکیا هافبک راست بود و یک زوج خیلی خوب تشکیل دادیم، بعد از آن در تمرینات هم خیلی خوب با مهدویکیا هماهنگ شده بودم و زوج خوبی تشکیل داده بودیم، بازی با عربستان بود و تا روز بازی فکر میکردم که ترکیب اصلی قرار دارم و در تمرینات هم همینطور به نظر میرسید اما حسین کعبی مقابل عربستان در ترکیب اصلی قرار گرفت، برای آن مسابقه خیلی انگیزه داشتم و اصلا برایم مهم نبود که چه بازیکنی مقابلم است و زوج خوبی با مهدویکیا تشکیل میدادیم، بعد از آن هروقت علی دایی را دیدم به او گفتم که تا روز بازی فکر میکردم که فیکس هستم اما حسین کعبی دفاع راست بازی کرد.
حیدری در ادامه گفت: بعد از نیمکت نشین شدن هم امیدوار بودم که خودم را نشان دادم و در بازی بعدی فیکس باشم، وقتی یک بر صفر از عربستان جلو بودیم و بازی یک بر یک شد استرس گرفتم، قبل از بازی گفته بودند که علی دایی اگر ببازد عوض میشود، استرس داشتم که گل دوم را نخوریم و دوباره باید خودم را به مربی جدید ثابت کنم که بعد از کنار گذاشته شدن دایی افشین قطبی آمد و کمتر بازی کردم تا سال 2011 که دوباره فیکس تیم ملی شدم.
من در بازی با نیجریه فیکس بودم و بین تمام بازیکنان دو تیم بیشترین دوندگی را داشتم، پژمان منتظری دفاع راست بازی میکرد و من وینگر راست بازی میکردم، در بازی با آرژانتین کیروش مسعود شجاعی را از اول در سمت راست گذاشت و بعد از بازی با آرژانتین از من عذرخواهی کرد که از ابتدا به من بازی نداده و البته بین نیمه به زمین رفتم، بازی با بوسنی هم به میدان رفتم.
من در مقدماتی جام جهانی 2018 برای تیم ملی بازی میکردم و زمانی که به مسابقات نزدیکشویم تیم را تغییر داد، متوجه شدم که در یک اردو من را نمیخواهد دعوت کند و رفتم با او صحبت کردم که بعد از این همه سال که در تیم ملی حضور دارم جالب نیست که دعوت نشوم، خواستم بدانم اگر واقعا نظری روی من ندارم خداحافظی بکنم و شاید ایشان هم استقبال بکند، کیروش آدم عجیب و زرنگ بود، به او گفتم اگر نظری روی من ندارید خداحافظی کنم و دوست ندارم که من را کنار بگذارید، به من گفت که همچین نظری ندارم و مقابل کره چه کسی میخواهد بازی کند، شما باید باشید و بازی کنید.
او در ادامه گفت: حتی اگر یادتان باشد سیدجلال را در 2018 لحظه آخر کنار گذاشت، من از او صادقانه خواستم که نظر بدهد و این شخصیتش را دوست نداشتم، یک اردو من را دعوت نکرد و در اردوی بعدی که در ارمنستان بود من را مجدد در لیست 36 نفره تیم ملی قرار داد، بعد از آن در زمان علی منصوریان 8 بازی در استقلال انجام دادم و دیگر هیچوقت من را دعوت نکرد و فرصت این را پیدا نکردم که از تیم ملی خداحافظی کنم.
حیدری در ادامه نسبت به مشکلی که بین قلعه نویی و کیروش ایجاد شد گفت: یک مشکل دیگر وجود داشت که ایشان با قلعه نویی به مشکل خورده بود، من یادم هست که بعد از جام ملتها که به عراق باختیم به من و امید ابراهیمی گفت که میخواهم درباره مربی شما مصاحبه کنم، تعجب کردیم که چرا به ما میگوید؟ به او گفتیم که ما زمانی که در استقلال هستیم صدمان را میگذاریم و برای تیم ملی هم همینطور است!
حیدری در صحبتهایش از قهر یک ماهه کارلوس کیروش با خودش پردهبرداری کرد و گفت: یادم هست که زمانی که با استقلال در لیگ قهرمانان آسیا حضور داشتم، مقابل بوریرام گلزنی کرده بودم، بوریرام را بردیم و صعود کردیم، بازی با افسی سئول در دقایق پایانی مصدوم شدم، دکتر نوروزی بررسی کرد و گفت نمیتوانی بازی کنی اما قلعه نویی از من خواست که بازی کند، در زمین حضور داشتم اما بخاطر مصدومیتی که داشتم نمیتوانستم بازی کنم، بعد از این ماجرا کارلوس کیروش یک ماه با من قهر کرده بود و صحبت نمیکرد و به او گفتم آقای قلعه نویی از من خواسته که بازی کنم و او از من شاکی بود که به عواقبش فکر نمیکنی که ممکن است فوتبالت تمام شود!
حیدری از تجربه کار کردن با مربیان مختلف خود در دوران بازیگری صحبت کرد و گفت: کی روش در کار دفاعی در دنیا بهترین است، قلعه نویی فوتبال هجومی خوبی به نمایش میگذارد و حتی در تیم ملی هم میبینید که خیلی هجومی بازی میکند، دنیزلی مربی قویای بود که در پاس هم سابقه کار کردن با او را داشتم، هرکدام از آنها ویژگیهای خاص خود را داشتند.
کد خبر 846894 برچسبها ویژه ورزشی علی دایی باشگاه استقلال